روز شمار
اوقات شرعی
عبرت‌گیری؛ مایه سلامت جامعه ایران انقلابی
azadi

تمام تلاش فکری و عملی جریانات ضد انقلاب و برانداز معطوف به این است که روحیه عبرت‌گیری را از ملت بگیرند، آنان می‌کوشند از طریق تحریف تاریخ گذشته حافظه تاریخی و روحیه عبرت‌گیری مردم را مخدوش کنند.طبیعی است که مقاومت مردم برابر چنین خواسته‌ای نشانه تداوم سلامت جامعه ایرانی است.

 
 
داود مهدوی‌زادگان نوشت: «الإمامُ علیٌّ علیه السلام: ما أکثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ! وه که چه بسیار است عبرت‌ها و چه اندک است عبرت گرفتن!  ( نهج البلاغة : الحکمة ۲۹۷ )»، دو چیز در نسبت با هم رابطه موافق یا مخالف دارند. گاهی هر چقدر یکی بیشتر باشد، دیگری هم به همان اندازه بیشتر است وگاهی هم بالعکس است. مثلاً مرغ و تخم مرغ با هم نسبت موافق دارند. هر کدام بیشتر باشند دیگری هم به همان اندازه بیشتر خواهد بود. نمی‌شود مرغ تخم‌گذار زیاد باشد ولی تخم مرغ کم باشد. اما نسبت میان عبرت و اعتبار از جنس رابطه تخالفی است.
 
یعنی  نمی‌شود عبرت واعتبار توأمان زیاد یا کم باشند. هر کدام که کم یا زیاد باشد، دیگری بالعکس است. اگر صحنه‌های عبرت‌آموز زیاد باشد، اعتبار و عبرت گیرنده کم خواهد بود. اگر انسان‌های عبرت‌گیرنده زیاد باشند، موارد عبرت‌انگیز کم خواهد بود. اما چرا نسبت عبرت و اعتبار اینگونه است؟ به طوری که امام علی(ع) افسوس می‌خورد از اینکه مایه‌های عبرت زیاد است و عبرت‌گیرنده کم است.
 
 واژه «عَبرت» در اصل از مادّه «عبور» و «عبر» (بر وزن ابر) به معناى انتقال از حالتى به حالت دیگر است. و «عبور» در اصل در لغت عرب به معناى گذشتن از آب است، به وسیله شنا کردن، یا کشتى، یا پل و مانند آن؛ ولى بعداً در معناى گسترده‌ترى به کار رفته است و به معناى انتقال از حالتى به حالت دیگر استعمال شده ( مکارم شیرازی ).
 
عبرت‌گیرنده حالتی را که برای دیگری اتفاق افتاده مشاهده می‌کند و از آن پند می‌گیرد که به مثل او عمل نکند یا از تجربه وحالتی که برای خودش اتفاق افتاده پند می‌گیرد که بعد از این مرتکب آن تجربه یا حالت نشود. پس عبرت در جایی است که باید از آن تجربه یا حالت پند گرفت و عبور کرد و به تجربه یا تکرار آن نپردازیم. عبرت آن عمل یا حالت تجربه شده‌ای است که توصیه به تکرار آن نمی‌شود بلکه توصیه به عبور از آن می‌شود.
 
بنابراین، عبرت گرفتن در اموری که سرمشق و الگوی عمل است به کار نمی‌رود. نسبت به کار یا تجربه خوب توصیه به عبرت گرفتن و عبور کردن از آن نمی‌شود. بلکه توصیه به الگوگیری و اسوه بودن آن کار یا تجربه خوب می‌شود. سیره و زندگی انبیا و اولیای الهی و مؤمنین عبرت‌آموز نیست بلکه درس‌آموز است. ما از سیره آنان عبور نمی‌کنیم. اما از سرگذشت مخالفان انبیاء و اوصیای الهی عبرت می‌گیریم؛ یعنی از سرگذشت آنان عبور می‌کنیم و تکرارش نمی‌کنیم.
 
بنابراین، هر قدر که انسان‌ها عبرت‌گیر باشند، موجبات عبرت‌گیری آیندگان کمتر می‌شود. جامعه‌ای که به عبرت گرفتن از گذشتگان اهتمام زیادی می‌ورزد، خطایش کمتر است. چون از خطای گذشتگان عبرت گرفته کمتر خطا می‌کند. در نتیجه، به همان اندازه برای آیندگان کمتر موجب عبرت شده و بیشتر الگو و سرمشق عمل آیندگان می‌شود.
 
چنین جامعه‌ای سالم است. اما اگر آن جامعه از خطای گذشتگان یا اعمال ناصواب خود در گذشته کمتر عبرت بگیرد، بیشتر مایه عبرت آیندگان می‌شود. چنین جامعه‌ای ناسالم است. چون کثرت خطاهایش بیشتر از اعمال صوابش است.
 
آن آهی که امام علی علیه السلام به خاطر کثرت عبرت‌ها و قلًت اعتبار گیرنده‌ها می‌کشد، دلالت بر ناسالم بودن اسلامیان زمانه دارد. آن حضرت بر جامعه‌ای حکومت می‌کرد که مایه‌های عبرت در آن جامعه بی‌شمار بود. چون تجربه و تکرار خطاهای مردم زیاد شده بود و مردم کمتر عبرت می‌گرفتند. از این رو، بسیار موجب عبرت آیندگان شده‌اند. اگر مسلمانان عصر امام علی(ع) عبرت گیرتر بودند، عبرت‌ها کمتر بود. دلیل عبرت‌انگیز بودن کوفیان برای ما همین است که آنان عبرت‌گیر نبودند و تجربه خطاهای شان زیاد بود.
 
بر این اساس، می‌توان گفت که تجربه زیسته جامعه ایرانی بعد انقلاب بالنسبه به تجربه زیسته پیش از انقلاب، عبرت‌گیرتر است. صحنه‌ها و تجربه‌های عبرت‌آموز ایرانیان در پیش از انقلاب بسیار بیشتر از پس از انقلاب است. ما برای ذکر عبرت‌های تاریخی بیشتر به تاریخ پیش از انقلاب ( تجربه مشروطه، سلطه سکولارها و هرج و مرج ناشی از آن، برآمدن رضاخان و شکل‌گیری استبداد مدرن، دهه بیست و کودتای 28 مرداد و غیره ) ارجاع می‌دهیم تا حوادث بعد انقلاب. چون در گذشته به مثل امروز عبرت گیرنده نبودیم.
 
 اساساً انقلاب اسلامی سر آغاز اراده مردم ایران برای پند و عبرت گرفتن از تجربه زیسته گذشته خود بوده است. ایرانیان با انقلاب اسلامی تصمیم گرفتند که از این پس مایه عبرت آیندگان نباشند بلکه موجب الگو شدن و سرمشقی برای تجربه زیسته دیگران باشند. برخلاف جنبش‌های نافرجام منطقه که مایه عبرت آیندگان شدند.
 
بنابراین، باید مردم ایران بیش از گذشته مراقب از دست دادن روحیه عبرت‌گیری شان باشند. جامعه ایرانی امروز در سلامت به سر می‌برد، چون جامعه‌ای عبرت‌گیرنده است، تمام تلاش فکری و عملی جریانات ضد انقلاب و برانداز معطوف به این است که روحیه عبرت‌گیری را از ملت بگیرند. چون آنان خواهان بازگشت جامعه ایرانی به دوران منحط و ناسالم پیش از انقلاب هستند ولی روحیه بالای عبرت‌آموزی ملت بزرگترین مانع بازگشت به گذشته است.
 
به همین خاطر، آنان می‌کوشند از طریق تحریف تاریخ گذشته حافظه تاریخی و روحیه عبرت‌گیری مردم را مخدوش سازند. طبیعی است که مقاومت مردم برابر چنین خواسته‌ای نشانه تداوم سلامت جامعه ایرانی است.
نظرات
CAPTCHA