96/8/8
علی محقق
تحریم های آمریکایی ها علیه بخش های مربوط به توان موشکی ایران و قرار دادن حزب الله لبنان ذیل گروه های تروریستی و تلاش برای ترغیب اروپا برای نیل به این هدف، تنها نمودی از خشم و عصبانیت آمریکا از نقش و نفوذ منطقه ای ایران است.
بسته به نوع چینش بازیگران در مناطق و بسته به ائتلاف های منطقه ای و بین المللی موجود در مناطق، بازیگران «تمام کننده» نیز متفاوت هستند. در منطقه غرب آسیا نیز به دلیل حساسیت این منطقه و تلاقی منافع بازیگران منطقه ای و برون منطقه ای، تعریف دقیقی از قدرت «تمام کننده» وجود ندارد. پیشتر و در دهه های پیش ، این آمریکایی ها بودند که این نقش را بازی می کردند، اما اینک به راحتی می توان گفت که آمریکایی ها از این قدرت برخوردار نیستند و موانع بسیار عمده ای بر سر رسیدن آن ها به منافع در این منطقه وجود دارد که یکی از بزرگترین این موانع که اتفاقا بازیگر برقرار کننده نظم در منطقه نیز هست، ایران است. طبیعی است که آمریکایی ها به این دلیل دچار اصطکاک های فراوانی با این کشور شوند که نمود آن را می توان در تحولات اخیر منطقه غرب آسیا مشاهده کرد. آمریکایی ها به هر ابزاری توسل می جویند تا نفوذ منطقه ای ایران را کاهش داده و مانع ایفای نقش تمام کننده ایران در منطقه شوند.
برای مثال آمریکایی ها طی یک هفته ، چهار طرح علیه ایران و اصلی ترین شاخه منطقه ای محور مقاومت یعنی حزب الله لبنان به تصویب رساندند. موضوعی که وقتی آن را در کنار هدف بلند مدت آنها یعنی تلاش برای تمرکز بر نقش و نفوذ منطقه ای ایران قرار دهیم، به راحتی می توان به دلایل و چرایی آن پی برد. در این یادداشت ابتدا به نقش و نفوذ ایران در سطح منطقه اشاره خواهد شد و سپس به تلاش آمریکا برای ایجاد سدی در برابر این نفوذ اشاره می شود.
چرا آمریکا به دنبال تحدید نقش و نفوذ منطقه ای ایران است؟
پاسخ به این سوال را بایستی در اظهارات مقامات ارشد دولت و مجالس آمریکا جستجو کرد. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در سفر شش روزه خود به غرب آسیا به دنبال عملی کردن یک هدف و آن هم ممانعت از بسط نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا بوده است. در تمام سفرهایی که تیلرسون انجام داد یکی از محورها آن چیزی بود که وی مقابله با نفوذ ایران قلمدادش می کرد. این موضوع نشان می دهد که آمریکایی ها تمرکز شدیدی بر روی نفوذ منطقه ای ایران کرده اند. برای مثال تیلرسون در 27 اکتبر 2017 بیان داشت «بغداد در برابر نفوذ ایران مقاومت کند». در جای دیگر «جوئان پولاشیک» معاون وزیر خارجه آمریکا در همان روز با ایراد صحبت های ضد ایرانی و با هدف ایران هراسی بیان کرد ایران در حال بهرهبرداری از تفرقهها ست و از نائبانی حمایت میکند که با دامن زدن به درگیریهای داخلی و تشدید آنها، کشورها را به هم میریزند.» وی در ادامه صراحتا بیان داشت «ما به دنبال مهار، محدودسازی و کاهش نفوذ ایران در سراسر منطقه خواهیم بود.»
چند روز پیشتر از آن نیز سناتور مشهور ضد ایرانی «تام کاتن» در نشست اندیشکده «هادسون» گفت «متأسفانه، ایران قدرت یک دولت-ملت پشت یک آرمان انقلابی را داراست و شما شاهد حضور آن در لبنان، عراق، سوریه، یمن و در آبهای منطقه هستید این اصلا به نفع منافع آمریکا نیست که یک آرمان انقلابی با اختیارات و قدرتهای یک دولت ملت را شاهد باشد که در حال گسترش نفوذ خود در منطقه است. نفوذ ایران به طرز خطرناکی در حال گسترش در شمال عراق و جنوب سوریه است. با تمام اینها تهاجم ایران علیه اسرائیل بیش از پیش گسترش یافته است. به عنوان مثال ایران تنها راکت تأمین نمیکند بلکه کمک میکند تا کارخانجات تولید مهمات نقطه زن در سوریه، در مرز با لبنان راهاندازی شود، جایی که حزبالله میتواند کارخانه تولید مهمات نقطه زن خود را راهاندازی کند تا علیه اسرائیل استفاده کند ... ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این اتفاق بیفتد. نمی توانیم اجازه دهیم که سپاه ایران صفوفی را تجهیز کند که از ایران به شامات میروند».
همچنین در فضای رسانه ای نیز این مسائل بسط یافته است، برای مثال روزنامه گاردین اخیرا بیان داشته تنها کشوری که از همه این اتفاقات (به زعم گاردین ناآرامی های منطقه) بیشترین منفعت را کسب کرده - در مقایسه با آنچه از دست داده - بدون تردید ایران است که از اشتباهات و محاسبات غلط آمریکا نیز سود برده است.
آمریکا سراسیمه از قدرت تمام کننده ایران
اگر این سوال ازتمام کارشناسان و ناظران منطقه غرب آسیا پرسیده شود که یک بازیگر را برشمرند که در منطقه غرب آسیا نقش تمام کننده را دارد، یقینا آمریکایی ها را معرفی نمی کنند. آنچه در فوق گفته شد تنها برخی از اظهارات مقامات آمریکایی است که به نظر می رسد از سراسیمگی آن ها نسبت به نقش و نفوذ منطقه ای ایران نشات می گیرد. هرچه آمریکایی ها بیشتر خود را در منطقه غرب آسیا دخیل می کنند، بیشتر با ابعاد قدرت نرم و نفوذ منطقه ای ایران آشنا می شوند.
در این فضا آمریکایی ها تمام تلاش خود را می کنند تا تمام ابعاد قدرت منطقه ای ایران را تحت الشعاع قرار داده و مانع از بسط نفوذ ایران شوند. تحریم های آمریکایی ها علیه بخش های مربوط به توان موشکی ایران و قرار دادن حزب الله لبنان ذیل گروه های تروریستی و تلاش برای ترغیب اروپا برای نیل به این هدف، تنها نمودی از خشم و عصبانیت آمریکا از نقش و نفوذ منطقه ای ایران است. آمریکایی ها در هر جای منطقه حاضر می شوند، با یک معمای بزرگ مواجه می شوند و آن نقش «تمام کننده» ایران است و این موضوع برای آن ها که دائم در حال پمپاژ این مسئله هستند که هزینه های زیادی را برای منطقه پرداخت کرده اند تا منطقه و مسائل آن را ترتیب داده و متناسب با منافع خود ترسیم کنند، بسیار گران تمام شده است. آخرین موضوعی که آمریکایی ها تلاش کردند قدرت خود را به عنوان قدرت تمام کننده نشان دهند همین مسئله همه پرسی کردستان عراق و مسئله کرکوک بود.
شکست در رسیدن به اهداف آمریکایی ها تا حدی برای آن ها موجب شگفتی بود که سبب شد «جان مککین» سناتور ارشد و مشهور جمهوریخواه به دولت آمریکا توصیه کند هرچه سریعتر راهبردی مشخص برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه تدوین کند. وی در یادداشتی در روزنامه «نیویورکتایمز»، با اشاره به مناقشه هفته های گذشته بر سر شهر کرکوک عراق، از کردها با عنوان متحدان دیرینه ایالات متحده یاد کرده و نوشته است درگیریها در کرکوک، نشانه مسئله عمیقتری هستند که ایالات متحده سالهاست آن را حلنشده باقی گذاشته است نظم منطقهای خاورمیانه، هم در داخل کشورها و هم بین آنها، در حال فروپاشی است. قدرت و نفوذ آمریکا در خاورمیانه، عمدتا به واسطه عقبنشینی هشت ساله ایالات متحده از آن منطقه، رو به افول است و این نیروهای ضدآمریکایی هستند که در حال پر کردن خلأ به وجود آمده هستند. اگر به این حرکت بیرمق در مسیر کنونی ادامه دهیم، ممکن است در آیندهای نزدیک روزی از خواب برخیزیم و ببینیم که نفوذ آمریکا از یکی از مهمترین مناطق جهان بیرون رانده شده است. به این خاطر است که آمریکاییها باید به آنچه اکنون در خاورمیانه میگذرد، اهمیت دهند. به این خاطر است که ما باید دوستان واقعی خود، مانند کردها را حفظ کنیم. و به همین خاطر است که ما اکنون بیش از هر زمان دیگر، به راهبردی نیاز داریم که سطح نگاه ما را از سطح تاکتیکی فراتر برده و مسائل فوری را از مسائل واقعا مهم، تفکیک کند.»