عنوان مقاله: مقدمهای بر تأثیر انگارههای اعتقادی در سیاست خارجی آمریکا
نویسنده: محمود خلف رضایی
نشریه: فصلنامه سیاست خارجی ، بهار 1390 ، دوره 25 ، شماره 1
چکیده:
دین به مثابه یک عنصر در ساختار سیاستگذاری نظامهای ایدئولوژیک تأثیرگذار است و میتواند به عنوان یک ورودی در سازوکار تصمیمگیری سیاست خارجی این کشورها احصاء شود. اما، حسب آنچه در اصول کلی حاکم بر مکاتب فلسفی و اجتماعی غرب عنوان میشود، این مفروض نمیتواند در نظامهای سکولار غربی معنا پیدا کند. ایالات متحده که براساس قانون اساسی این کشور، نظامی سکولار به حساب میآید، از این قاعده مستثنی نیست. با این وجود، انگارههای اعتقادی در ادبیات سیاسی زمامداران آمریکایی به ویژه در سیاست خارجی این کشور بروز دارد. شاید این دو مفهوم متفاوت، نوعی تناقض را در نظام سیاسی آمریکا به ذهن متبادر سازد. اما با نگاهی عمیقتر و تاریخی به این کشور، این پدیده را میتوان تاحدودی تبیین کرد. در گفتمان سیاسی تصمیمسازان آمریکایی در عرصه سیاست خارجی میتوان سه فصل مشترک: رسالت، نمایندگی نیروهای الهی در مقابل نیروهای اهریمنی و برگزیدگی را احصاء نمود. این گفتمان سیاسی را میتوان تا حدودی متأثر از انگارههای اعتقادی مسیحیان اونجلیکال محافظه کار و راست مسیحی دانست. این مقاله بر آن است تا با رویکردی تاریخیـ اجتماعی حضور انگارههای اعتقادی که غالباً نوعی استنباط از دین مسیحیت هستند را در عرصه سیاست خارجی امریکا تبیین کرده و به اثبات رساند. این فرهنگ اعتقادی، برخاسته از تاریخ تحولات اجتماعی است که به عنوان یک ورودی فرعی و نه یک اصل اساسی بر نظام سیاستگذاری سیاست خارجی ایالات متحده تأثیر گذاشته و نقشآفرینی میکند.